Web Analytics Made Easy - Statcounter

حسین جابری انصاری، معاون اسبق وزارت خارجه در مصاحبه‌ای درباره استعفای محمد جواد ظریف بعد از سفر بشار اسد به ایران گفت: آنچه که خود شهید سلیمانی بعد از استعفای آقای دکتر ظریف به من گفتند را اینجا عرض می‌کنم و این شهادتی است که دارم می‌گویم.

به گزارش جماران، وی افزود: من داشتم جایی می‌رفتم که زنگ زدند، ایشان پشت خط آمد و گفت که من این را به ریاست جمهوری گفته بودم و فرض من این بود که آن‌ها به آقای دکتر ظریف می‌گویند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

شهید سلیمانی به من گفتند من به دولت، به رئیس جمهور و دفتر رئیس جمهور هماهنگ کرده بودم و فرض من این بود که ریاست جمهوری با وزیرش هماهنگ است و به او اطلاع می‌دهد، لذا نیازی نمی‌دیدم که خودم هم اطلاع جداگانه بدهم. خوب، این روایت شهید سلیمانی بود. این طرف چه اتفاقی افتاد؟ بعد از اینکه خبر منتشر و رسانه‌ای شد که آقای بشار اسد رئیس جمهوری سوریه به تهران آمده‌اند، آقای دکتر ظریف به من زنگ زدند.

انصاری گفت: بعد از تغییر ساختاری وزارت خارجه که سمت معاون عربی-آفریقایی تغییر کرد، من که قبلا معاون عربی-آفریقایی بودم، در آن مقطع، مسئول کار‌های منطقه‌ای و دستیار ارشد وزیر در امور ویژه سیاسی بودم. مسئول پرونده‌های منطقه‌ای -سوریه و... - مثل دوره معاونت عربی، باز هم من بودم. من در خانه بودم که ایشان حدود ساعت ۷ و ۸ شب بود به زنگ زدند و گفتند جابر! –یا، حسین؛ الآن تردید از من است- شما در جریان این سفر بودید؟ گفتم نه. فکری کرده بودند که نکند در یک سطح پایین‌تری، من در جریان بوده‌ام و شاید من به ایشان نگفته‌ام.

وی در ادامه افزود: اول می‌خواستند ببینند که خلل داخلی وزارت خارجه نباشد. این را با من چک کردند. لذا، زنگ زدند و گفتند فلانی تو قبلش در جریان این سفر بودی، بهت گفته بودند؟ گفتم نه. منم مثل شما از اخبار شنیدم. اول باید شما خبر را می‌شنیدید، بعد شما به من می‌گفتید من که قبل از شما خبری نداشتم. گفتند خیلی بد بود. این را مطمئن شدند و خط را قطع کردند. من در آن لحظه نمی‌دانستم که می‌خواهد استعفا بدهد؛ داشت چک می‌کرد که تصمیمی را که داشت پخت‌وپز می‌کرد، پیش ببرد.

یک کمی بعدتر، به من پیام دادند که فلانی! من می‌خواهم استعفا بدهم، خبر من را به رسانه‌ها می‌دهید؟ می‌خواهم این‌وَر و آن‌وَر نروم، از کانال تو انجام بدهم. از من پرسیدند که انجام می‌دهید؟ این را شاید من هیچ جایی نگفته‌ام و اولین بار است که دارم من اینجا می‌گویم. گفتند که استعفای من آماده است این خبر را شما به رسانه بدهید، انجام می‌دهید؟ من سخنگو و مسئول رسانه‌ای نبودم، ولی قبلش سخنگو بودم و می‌دانستند که من با رسانه‌ها ارتباط دارم و کار می‌کنم.

ایشان به هر دلیلی، نمی‌خواستند از کانال رسمی و به شکل استعفای رسمی، از دستگاه رسانه‌ای وزارت خارجه این کار را انجام بدهند. به هر دلیلی، می‌خواستند یک مقداری این تمایز را در ذهن‌شان انجام بدهند، لذا از من پرسیدند. من به ایشان گفتم که آقای دکتر ظریف! استعفا دادن آسان است و این در یک لحظه انجام می‌شود. خبرش را هم کاری ندارد؛ بلافاصله بیرون می‌دهم و به محضی که بیرون دادم منتشر می‌شود و مثل توپ منفجر می‌شود. اما صبر کنید، تأنی کنید، نمی‌خواهید بیشتر فکر کنید -قریب به این مضامین؛ عینا شاید کلمات یادم نباشد- بگذارید ببینیم چه کار باید کرد، عجله نکنید؛ چون وقتی که بیرون رفت، دیگر بیرون رفته و کارش نمی‌شود کرد. ببینیم چه کاری بهتر است؟ ببینیم تا صبح چه می‌شود؟

ایشان هم بحث را دیگر با من ادامه ندادند. نیم ساعت نشد که دیدم در صفحه اینستاگرام‌شان استعفا را منتشر کرده‌اند و این رفت روی خط خبر. خبرنگاران هم کارشان را شروع کردند؛ به اقتضای ارتباطاتی که با هم داشتیم، از من هم پیگیری می‌کردند.

صحنه، یک صحنه‌ای جدیدی شد. به هرحال، این‌ها یک خرده جزئیاتی بود که من به عنوان یک شاهد در جریانش بودم. اینجا مسأله سیاسی نبود که مثلا وزارت خارجه با سفر آقای بشر اسد مخالف است و نیروی قدس موافق آن و این کار را پنهانی انجام داده است تا مثلا آن طرف بگوید در برابر یک عمل انجام قرار گرفته است. اصلا اینجوری نبود.

آمدن آقای بشار اسد یک موفقیت برای سیاست خارجی ایران بود و وزارت خارجه هم کاملا با این مسأله همراه بود؛ هیچ تمایز و هیچ اختلافی نداشت. علتش هم این بود که قبل از آن، آقای بشار را روس‌ها به مسکو برده بودند و اتفاقا ما در وزارت خارج هم جمع‌بندی‌مان این بود که ما اینهمه تلاش کردیم، هزینه کردیم و زحمت کشیدیم، الآن وقتی است که در عرصه دیپلماسی و سیاسی باید اقدامات تکمیل شود؛ میدان با عرصه دیپلماسی و سیاست تکمیل می‌شود. ایشان مسکو رفته، باید به تهران بیاید.

جمع‌بندی ما هم با جمع‌بندی نیروی قدس یکی بود؛ در جلسات دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی و کمیته کوچک منطقه‌ای آن که به ریاست دبیر شورای عالی امنیت ملی تشکیل می‌شد، جمع‌بندی ما یکی بود. من به اقتضای مسئولیتم چند سالی به نمایندگی وزارت امور خارجه در این کمیته شرکت می‌کردم و عند المقتضی اگر ضرورت بود، شخص وزیر هم در آن می‌آمد و شخص شهید سلیمانی هم می‌آمد. معمولا هفته ای، دو هفته‌ای یک بار جلسه‌ای در آن کمیته کوچک برگزار می‌شد.

جمع‌بندی‌مان در آنجا این بود که باید این کار انجام بشود. همچنین، در نشست‌های جداگانه‌ای بین ما و نیروی قدس، بین من و شهید سلیمانی و همین‌طور حتما آقای دکتر ظریف هم با آقای سلیمانی معمولا هفته یک بار صبح‌های زود، سه شنبه‌ها -فکر کنم- جلسه داشتند و ما همه با هم هماهنگ بودیم، اصلا اختلافی نبود.

این یک اختلاف اجرایی بود که اتفاق افتاد؛ یعنی سفر به تهران انجام شد در حالی که وزیرخارجه اطلاع نداشت و در خبر عمومی این مطلب را دید؛ لذا احساس محذوف بودن کرد و احساس کرد که به لحاظ نهادی، وزارت خارجه را کنار گذاشتند. من خوانشم از این اقدام آقای دکتر ظریف فقط اعتراض به نیروی قدس یا به برخی نهاد‌های دیگر نبود. من حالا ریسک می‌کنم و این را می‌گویم ممکن است ایشان را هم در موضع حرجی قرار بدهم، من فکر می‌کنم ایشان بخش مهمی از انتقاد و گلایه‌اش نسبت به خود دستگاه دولت بود که ایشان عضوی از این دستگاه دولت بود. چون مشخص بود که این سفر با آقای روحانی و دفتر آقای رئیس جمهور هماهنگ شده بود و الا اینجوری که نمی‌شود سفر انجام بشود.

منبع: فرارو

کلیدواژه: حسین جابری انصاری محمدجواد ظریف قیمت طلا و ارز قیمت خودرو قیمت موبایل آقای دکتر ظریف شهید سلیمانی وزارت خارجه جمع بندی ما نیروی قدس زنگ زدند بشار اسد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۹۰۰۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

حمله دزدان به یک سلبریتی دیگر در اتوبان چمران؛ پیگیری نمی‌کنم! +تصویر

امین منوچهری مهاجم سابق استقلال امروز در اتوبان چمران با صحنه وحشتناکی رو به رو شد و در ترافیک مورد حمله سارقین قرار گرفت و گردنبند طلای او به سرقت رفت.

به نقل از ورزش سه منوچهری گفت: در ترافیک اتوبان شهید چمران بودم و یک موتوری به آینه خودرو من برخورد کرد و پس از آن شروع کرد به فریاد زدن و با دست به شیشه خودرو من می‌کوبید، زمانی که شیشه ماشین را پایین دادم تا ببینم چرا این کار را انجام می‌دهد یک نفر دیگر از پشت سر آمد و گردنبند من را از گردنم کشید و همین اتفاق باعث شد تا گردنم آسیب جزئی ببیند.

منوچهری در ادامه گفت: صحنه شوکه کننده بود و حتی نتوانستم واکنش نشان دهم، زمانی که شیشه ماشین را پایین کشیدم شخص موتور سوار با مشت به سمت من حمله کرد و از این اتفاق شوکه شده بودم و ناگهان یک نفر دیگر اقدام به سرقت کرد، نمی‌دانم چرا رسیدگی نمی‌شود. این چندمین بار است که در اتوبان چمران این اتفاق تکرار می‌شود و فکر می‌کنم آنها یک باند هستند که این کار را انجام می‌دهند!

او در انتها گفت: پیگیری نکردم چون به نظرم به جایی نمی‌رسد. بارها همین اتفاق افتاده، نه جلوگیری انجام شده و نه پیگیری اتفاق می‌افتد. باز خدا را شکر که به خودم آسیبی وارد نشد!

دیگر خبرها

  • آمریکا ۵ یگان نظامی اسرائیل را ناقض حقوق بشر تشخیص داد
  • حمله دزدان به یک سلبریتی دیگر در اتوبان چمران؛ پیگیری نمی‌کنم! +تصویر
  • حضور ۲ هزار تاجر در نمایشگاه اکسپوی تهران/آزاداندیشان جهان، بیش از این تداوم جنایات در غزه را تحمل نمی‌کنند
  • جزئیات جدید از ماجرای دستگیری زنجیر کش بی آرتی
  • هشدار اسرائیل به نمایندگان دیپلماتیک خود در سراسر جهان/ آغاز سفر منطقه‌ای وزیر خارجه آمریکا از عربستان/ دیدار وزیر امور خارجه بحرین با بشار اسد
  • دیدار وزیر خارجه بحرین با بشار اسد
  • دیدار وزیر خارجه بحرین با بشار اسد پس از ۱۳ سال
  • وزیر خارجه بحرین با بشار اسد دیدار کرد
  • ارمنستان : اقدامات مقدماتی برای تاسیس سرکنسولگری در تبریز در حال انجام است
  • ظریف، همچون بند زدن برگ گل! | چینی‌بندزن! یه دل شکسته رو هم بند می‌زنی؟